اورمي(Urmy)
در منابع سومري،واژه هاي اور(Ur)،اوروك(uruk)به وفور به چشم مي خورد كه هر دو آنها به شهر هاي سومري اطلاق مي شود.(دولت شهر هاي اور،اوروك،كيش از گسترش همين روستاهاي جدا مانده بوجود آمده اند)در ارتباط با همين واژه ها نام شخص(اورنامو)(urnamo) هم جالب توجه است(در شهر اور فرمانروايي به نام اورنامو سومين سلسله شاهي اور را بنا نهاد) اورمي از دو واژه(اور+مي)(Ur-My) تشكيل يافته است.جزء دوم اين واژه،يعني (مي) به قوانين آسماني سومري گفته مي شد.با مدنظر قرار دادن اين مفهوم،كلمه مركب (اورمي)به معني (شهر مي)يا شهر قوانين و آيات آسماني (سومري) خواهد بود.
اسكان تعدادي از سومرها در اطراف درياچه اورمي از طرف بعضي از نويسندگان مورد توجه واقع شده است. سومرها ممكن است در يك زماني به طرف غرب و جنوب درياچه اورمي هم رسيده باشند
(برگرفته از كتاب نگاهي به واژه هاي اساطيري آذربايجان نوشته ي صمد چايلي)
گؤنده ر بؤلوم لر:
MY ENEMY said to me "Love your enemy" And I obeyedhim and loved myself
دوشمنيم منه دئدي:"اوز دوشمنيوي سئو" من اطاعت ائلديم و اوزومه عاشيق اولدوم
(جبران خليل جبران)
گؤنده ر بؤلوم لر:
بولبولون نالهي جـانسوزينه باعث گـول ايميـش
گوله هم عاشيقِ سـرگشتـه اولان بـولبـول ايميـش
من دئيرديم كي، او مه مهر و وفـا صـاحيبيديـر
دئمه بس، مهر و وفـادن او اوزي غافيل ايميـش
گؤنده ر بؤلوم لر: